14 دی 1398 - 09:36
پس از دو مرحله عزل و تبعید میرزا محمدتقی خان امیرکبیر، بدخواهان او و کشور از پای ننشستند و حکم قتل او را از ناصرالدین شاه گرفتند و علی خان فراش را روانه کاشان کردند تا امیر را به قتل برساند.
صبح روز قتل امیرکبیر خبر آوردند که پیکی از تهران خواهد رسید که فرمان وزارت امیر و خلعتی شاه را میآورد. امیر، اما به حمام رفت. شاید خبر رسیدن خلعت را باور کرده بود. علی خان فراش که به باغ فین رسید چاپار دولتی را در کنار در حمام دید که منتظر امیر بود که از حمام خارج شود و پاسخ نامهای را از وی بگیرد.
علی خان فراش دست امیرکبیر را گرفت و با خود به حمام برد که وی زن امیر را از آمدنش مطلع نکند. مأمورانش در دیگر حمام را مسدود کردند. امیر کبیر که از حکم قتلش مطلع شده بود، با توجه به حقی که بر گردن علی خان داشت پرسید شما چرا مأمور این کار شدید؟
امیرکبیر سپس درخواست کرد عزتالدوله را ملاقات کند و نزد وی وصیت کند، اما علی خان آخرین درخواست عمر او را نپذیرفت و وی را به قتل رساند.
فراشباشی ناصرالدین شاه و قاتل امیرکبیر